نام: حسین موتورچی (هلالات)
.........................................................
جنسیت: مرد
.........................................................
محل سکونت: خوزستان
.........................................................
سن: 21 / 12 / 1357
.........................................................
میزان تحصیلات:
.........................................................
شماره تماس:
.........................................................
ایمیل و ای دی یاهو:
.........................................................
درباره من: با سلام سال 1357 در دوران انقلاب در خرمشهر دیده به جهان گشودم در سن 2 سالگی بر اثر جنگ تحمیلی به همراه خانواده ام ، دوران جنگ زدگی را در مناطق محرومی مثل رامشیر سپری کردم در سال 1370 به همراه خانواده به خرمشهر بازگشتم و شب اول اقامتم در خرمشهر به عضویت نیروی مقاومت بسیج در پایگاه سید الشهداء (ع) درآمدم در دوران فعالیتم در بسیج مسئولتهای فراوانی را در این سازمان ارزشی تصدی کردم آخرین مسئولیتم در بسیج تصدی سمت فرماندهی این پایگاه در سال 1386 بود -سال 1376 تدریس قرآن در رشته روخوانی را آغاز نموده و توانستم در آن برهه از زمان با تاسیس و مدیریت مجمع قرآنی اطفال الرسول در کوی سوم خرداد جوانان و نوجوانان را با معارف قرآن آشنا نمایم در سال 1378 با توجه به علاقه وافری که به مجمع قرآنی ام داشتم با هدف جلوگیری از انحلال مجمع قرآنیم به عضویت پیمانی در ناجا درآمدم که دوران سربازیم را در خرمشهر سپری کنم و به ادامه فعالیت قرآنیم بپردازم - سال اول دوران خدمتم را در دفتر فرماندهی نیروی انتظامی خرمشهر سپری کردم و از تجارب فرمانده ای با بصیرت جناب سرهنگ پاسدار مرتضی دیبایی تجربه کسب نمودم 4 سال دیگر را در نهاد عقیدتی و سیاسی نیروی انتظامی خرمشهر بعنوان مسئول روابط عمومی و تبلیغات و مسئول دفتر سیاسی گذراندم و تجربه کسب نمودم - در سال 79 زندگی مشترک را آغاز نموده و در حال حاظر دارای 2 فرزند هستم . با همکاری همسر و دوستان جوانم پس از 17 سال محرومیت از صدای الله اکبر ، و نبود مکان مذهبی در کوی سوم خرداد با جمعیتی بالغ بر 10 هزار نفر ، موفق به بنای مسجد امام جعفر الصادق(ع) بصورت جهادی در این شهرک گردیدم و سپس در سال 1383 پس از اتمام دوره پیمانی در ناجا ضمن تسویه حساب و دریافت کارت پر افتخار خدمت سربازی در شرکت کشتی سازی اروندان به مدت 4 سال مشغول به کار گردیدم . در این مدت ضمن اشتغال در واحد های مختلفی چون مسئول انتظامات کارخانه شماره 1 ، مسئول دفتر حراست شرکت ، مسئول انتظامات کارخانه شماره 2 ، کارمند روابط عمومی شرکت ، موفق به تاسیس جمعیت پرسشگران جوان در سازمان ملی جوانان و دریافت اعتبار نامه رسمی از پایتخت گشتم - اقدام اخیر (تاسیس سازمان جمعیت پرسشگران جوان) چون یک رویکرد جدید بود و خیلی ها حتی نتم اینگونه موسسات را نشنیده بودند و با طرفیتهای آنها آشنا نبودند ، زندگی بنده را با چالشهای فراوانی مواجه ساخت - شرکت کشتی سازی اروندان به دلیل فعالیت در سازمان پرسشگران جوان و اعتراض به موضوع حصارکشی منطقه آزاد در محدوده شهری که اگر این اتفاق می افتاد چه مصیبت هایی را در بر می داشت ، سعی در ریزش بنده از سیستم خود نمود که پس از چند مرحله ناکامی بالاخره تصمیم به انتقال بنده از پست اداری به خط تولید گرفت که در نهایت در سال 88 ضمن عدم تمکین به دستور مدیریت از سوی اینجانب به دلیل (تضعیف شغلی از طریق انتقال به خط تولید )شخصا" با شرکت موصوف تسویه حساب نمودم - با افتخار بگویم با همه این خدمات 18 ماه از بیمه بیکاری استفاده کردم و در این مدت به فعالیت اجتماعی و تکمیل مسجد امام جعفر الصادق(ع) پرداختم-پس از اتمام دوره بیمه بیکاری طی مذاکره فی ما بین برخی مدیران در جه 1شهری قرار بر این شد که بنده به عنوان مدیر روابط عمومی فرمانداری خرمشهر فعالیت خود را آغاز نمایم و لی متاسفانه سنگ اندازی های متفاوت مانع راه شد و بنده به مدت 18 ماه سر از روابط عمومی شهرداری خرمشهر با سمت مشاور در امور فرهنگی و روابط عمومی در آوردم - بسیار سعی کردم تحولاتی را در این قسمت ایجاد نمایم من معتقدم روابط عمومی زبان و قلب یک سیستم است - زیاد طولانی نشود با آمدن شهردار وقت بجای اینکه از جوانان مستعد و بومی استفاده کند - متاسفانه با تمدید قرارداد اینجانب موافقت نکرد و سال 91 کاملا" کار آزاد را از سر گرفته بودم - که در نهایت با وساطت پدرمعنوی شهرمان امام جمعه محترم شهرستان جناب آقای موسوی مجددا" از اول سال92به محل اشتغال خودبرگشتم وبه عنوان یک کارمند جزء ماههاست که از ارائه نقطه نظرات و دیدگاههایم برای آبادی شهرم محرومم شاید بیان ریز مطالب امری مضحک باشد ولی اگر به سیر مطالب بالا دقت کنید متوجه می شوید که در خرمشهر اشتغال چهارچوب قانونی ندارد و کاملا" رابطه ای است واکنون درمقطع کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی در حال تحصیل هستم اینجانب به عنوان یک جوان خرمشهری آینده شهرم را روشن و امیدوارکننده می بینم لذا بر همه آنانیکه قلبشان برای آبادی و پیشرفت خرمشهرمی تپد لازم است دست کمک و همکاری خود را بسوی ما دراز کرده و این مجموعه اجتماعی را که حاصل تلاش و درایت بچه های نسل سوم انقلاب در این شهر مظلوم است را یاری نمایند. هنوز متعنقدم :شهر یعنی مادر یعنی ناموس ... امید است در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) ، با همفکری و همدلی بتوان گامهای موثری برای پیشبرد اهداف عالیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و آبادانی هر چه بیشتر شهرمان برداریم . پیروز و سربلند باشید

نظرات شما عزیزان:

برچسب‌ها: